آب در بسیاری از نقاط جهان بهویژه در مناطق خشک و نیمهخشک یک منبع مهم اقتصادی محسوب میشود. افزایش
دور (فواصل) آبیاری و استفاده از ترکیبات سوپرجاذب دو راهکار اساسی برای صرفه جویی و استفاده بهینه از آب میباشند. به منظور بررسی اثر مصرف سوپر جاذب آکوازورب بر کاهش اثر تنش خشکی و رشد و کارایی مصرف آب ماش، آزمایشی به صورت کرتهای خرد شده در قالب بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار در دو مکان (خرمآباد و کوهدشت استان لرستان) انجام شد. کرتهای اصلی شامل دور آبیاری در سه سطح (5، 10 و 15 روز) و کرتهای فرعی شامل مقادیر هیدروژولهای سوپرجاذب آکوازورب در چهار سطح (صفر؛ شاهد، 100، 200 و 300 کیلوگرم در هکتار) بودند. نتایج نشان داد که به طور میانگین در کلیه تیمارهای دورآبیاری و در هر دو مکان بیشترین عملکرد دانه (1918 کیلوگرم در هکتار) در سطح 200 کیلوگرم در هکتار سوپر جاذب و کمترین مقدار (1232 کیلوگرم در هکتار) نیز در سطح شاهد به دست آمد. بیشترین مقدار زیست توده (8530 کیلوگرم در هکتار) و کارایی مصرف آب (12/1 کیلوگرم دانه بر متر مکعب آب آبیاری) مربوط به مصرف 200 کیلوگرم در هکتار سوپر جاذب بود. بیشترین میزان پرولین (56/0 میلیگرم در گرم ماده خشک) در برهمکنش تیمار 15 روز دور آبیاری و عدم مصرف سوپر جاذب (شاهد) بدست آمد. همچنین کمترین میزان پرولین (17/0 میلیگرم در گرم ماده خشک) در تیمار 5 روز دور آبیاری و مصرف
300 کیلوگرم در هکتار سوپر جاذب حاصل شد. نتایج این آزمایش نشان داد که تیمار 200 کیلوگرم در هکتار سوپر جاذب مقدار مناسبی (بهینه) بوده و باعث تعدیل اثر سوء خشکی و در نتیجه بهبود رشد و صفات زراعی گیاه ماش میشود. مصرف بیشتر از مقدار بهینه، علاوه بر افزایش هزینه تولید، باعث کاهش کارایی مصرف و سایر صفات زراعی گیاه ماش شد.
Soheilnejad A, Mahdavi Damghani A, Liaghati H, Pezeshkpour P. Effect of superabsorbent hydrogel Aquasorb application on mitigating drought stress, grain yield and water use efficiency of mung bean (Vigna radiate L.). Iranian Journal of Crop Sciences. 2018; 19 (4) :363-375 URL: http://agrobreedjournal.ir/article-1-825-fa.html
سهیلنژاد عبدالمجید، مهدوی دامغانی عبدالمجید، لیاقتی هومان، پزشکپور پیام. اثر مصرف سوپر جاذب هیدروژل آکوازورب بر کاهش اثر تنش خشکی، عملکرد دانه و کارایی مصرف آب ماش (Vigna radiate L.). نشریه علوم زراعی ایران. 1396; 19 (4) :363-375